اختلال طیف اوتیسم
معیارهای تشخیصی
الف)
نواقص پایدار در روابط و تعاملات اجتماعی، حین موقعیت های پیچیده روزمره، توسط موارد زیر یا تاریخچه گیری آشکار می شوند:
1) نقص در روابط اجتماعی : به عنوان مثال؛ روش های اجتماعی غیر معمول و شکست در مکالمات دو طرفه که این امر منجر به کاهش به اشتراک گذاری احساسات، عواطف می شود همچنین کاهش مواردی که می خواهد در مورد آنها صحبت کند و یا آثاری از شکست در شروع و یا پاسخ به تعاملات اجتماعی در آنها مشاهده می شود.
2) نقص در رفتارهای ارتباطی غیر کلامی مثل زبان بدن که برای تعاملات اجتماعی استفاده می شود. برای مثال این نقص از ارتباطات کلامی و غیر کلامی ضعیف شروع می شود؛ تا ناهنجاری در تماس چشمی، ایما و اشاره یا نقص در فهم و استفاده از زبان بدن بدتر میشود؛ تا اینکه به کلی ایما اشاره در صورت و همچنین ارتباطات غیر کلامی حذف می شود.
3) نقص در فهم روابط اجتماعی: درواقع یعنی نقص در اینکه فرد بتواند روابط اجتماعی را بفهمد، روابط اجتماعی جدید را یاد بگیرد و یا آنچه را که می دانسته حفظ کند و از دست ندهد. برای مثال این نقص می تواند از سطوح خفیف تا شدید مشاهده شود. یکی از آن نواقص در سطوح خفیف، مشکل در تنظیم رفتارهای مناسب هر موقعیت می باشد مثلا در خانه چه رفتارهای مناسبی باید انجام دهد، یا در فروشگاه چه رفتارهایی مناسب آن موقعیت داشته باشد. سطح شدید تر مشکل در هم بازی شدن با گروه دوستان در بازی های تخیلی است. مثلا فرد در خاله بازی نمی تواند با بقیه هم بازی شود و سطح بسیار شدید این است که فرد کلا نمی خواهد با هم سن و سالان خود هیچ گونه ارتباطی بگیرد.
شدت فعلی اختلال چقدر است؟
شدت اختلال طیف اوتیسم بر اساس میزان آسیب های ارتباطی_اجتماعی، روابط ارتباطی_اجتماعی محدود شده، تکرار رفتارها و الگوهای این رفتارها مشخص می شود.
ب)
الگوهای رفتارهای تکراری، رفتارهای خام و محدود شده و فعالیت ها و علایق تکراری به طوری که حداقل در 2 مورد از موارد زیر وجود داشته باشد یا اینکه قبلا در فرد وجود داشته است:
1) حرکات کلیشه ای یا تکراری، استفاده تکراری از اشیاء یا تکرار در گفتار. به عنوان مثال حرکت کلیشه ای ردیف کردن اسباب بازی ها در یک خط یا چرخاندن اشیاء، تکرار طوطی وار آن چیزی که می شوند و یا گفته های غیر متعارف.
2) اصرار بر شبیه هم بودن رفتارهای کلامی و غیر کلامی. فرد مبتلا در کارهای روزمره انعطاف پذیری خیلی کمی دارد. مثلا اضطراب شدیدی در تغییرات کوچک تجربه می کند، با تغییرات محیط مشکل دارد.الگوهای فکری غیر قابل تغییر و ثابتی دارد آداب معاشرت و احوالپرسی خشک دارد. برای مثال باید همیشه یک مسیر را طی کند یا یک نوع غذا را بخورد.
3) علایق بسیار محدود و ثابت که از نظر توجه_تمرکز و یا شدت غیر نرمال هستند. به عنوان مثال وابستگی شدید یا مشغول شدن به یک چیز خاص یا مشغول شدن به اشیاء غیر معمول یا علایق بیش از اندازه محدود شده.
4) پر حسی یا کم حسی و یا حس های به هم ریخته نسبت به محیط. مثلا بی تفاوتی کاملا مشخص نسبت به درد یا دما.، واکنش عجیب و غریب و غیر طبیعی به صداهای خاص یا جنس اشیاء، بویایی بیش از حد حساس و جذب بیش از حد به نورها یا حرکات تصاویر خاص. بطور مثال به جنس نرم اشیاء علاقه شدیدی دارد یا به رنگ تصاویر یک بیلبرد علاقه خاصی نشان می دهد، نسبت به درد حاصل از گاز گرفته شدن دست واکنشی نشان نمی دهند یا دوست دارد درد خاصی را در قسمتی از بدنش دائما تجربه کند .(1)
شدت فعلی اختلال طیف اوتیسم چقدر است؟
شدت اختلال طیف اوتیسم بر اساس میزان آسیب های ارتباطی_اجتماعی، روابط ارتباطی_اجتماعی محدود شده، تکرار رفتارها و الگوهای این رفتارها مشخص می شود.
ج)
علائم اختلال طیف اوتیسم باید از ابتدای دوره رشد مشاهده شوند اما ممکن است کاملا آشکار نباشند تا زمانی که نیاز های اجتماعی، بیشتر از مهارت های محدود شده فرد شوند یا ممکن است این علائم به واسطه ی روش های معمول آموخته شده توسط فرد در زندگی شخص پوشیده شوند و قابل مشاهده نباشند.
د)
علائم باعث آسیب قابل توجه در زمینه های مهارت های اجتماعی، فعالیت های روزمره، یا سایر زمینه های مهم فعالیت های روزمره فرد می شوند.
ه)
این آشفتگی ها را با ناتوانی ذهنی، عقب ماندگی ذهنی یا( intellectual disability ) یا تاخیر رشد کلی ( تاخیری که در تمام مهارت های شخص مشاهده می شود ) نمی توان توضیح داد.
اختلال طیف اغلب با سایر اختلالات اتفاق می افتد، مثل ناتوانی ذهنی. (یعنی به صورت همزمان)
برای تشخیص هم زمان اختلال طیف اوتیسم و ناتوانی ذهنی، ارتباطات اجتماعی باید کمتر از حد انتظار از سطح رشد طبیعی باشد.
نکته: افرادی که در گذشته در DSM IV به عنوان اختلال اوتیسم، آسپرگر و اختلال رشد فراگیر تشخیص داده می شدند، اکنون باید همگی به عنوان معیارهای اختلال طیف اوتیسم تشخیص داه شوند. افرادی که کمبودهای چشم گیری در ارتباطات اجتماعی دارند اما علائم آنها از نظر معیارهای اختلال طیف اوتیسم با این اختلال مطابقت ندارند باید از نظر اختلالات ارتباطات اجتماعی ارزیابی شوند. (افرادی که فقط اختلال ارتباطات اجتماعی دارند و معیارهای تشخیص طیف اوتیسم را ندارند باید به عنوان یک فرد با اختلال ارتباط اجتماعی بررسی شوند ).(1)
طیف اوتیسم تشخیص داده می شود:
_ با وجود یا بدون نقص ذهنی همراه
_ با وجود یا بدون نقص زبانی همراه
_ با وجود یا بدون یک بیماری شناخته شده
_ با وجود یا بدون اختلال ژنتیکی یا فاکتور محیطی
_ بدون یا همراه با اختلالات رشدی عصبی، روانی یا رفتاری
_ بدون یا همراه با جنون (1)
روش های ثبت اختلال اوتیسم :
برای اختلال طیف اوتیسمی که همراه می شود با یک بیماری شناخته شده یا اختلال ژنتیکی و یا با سایر اختلالات رشدی عصبی، روانی، رفتاری اختلال طیف اوتیسم را اینگونه ثبت می کنیم:
اختلال طیف اوتیسم( نام بیماری، نام اختلال یا فاکتور محیطی) به عنوان مثال اختلال طیف اوتیسم همراه با سندروم رت یا اختلال طیف اوتیسم همره با اختلال زبانی)
شدت اختلال طیف اوتیسم باید بر اساس سطوح حمایتی مورد نیاز ثبت شود.
به عنوان مثال نیاز به حمایت بسیار زیاد در نواقص ارتباطات اجتماعی و حمایت بسیار زیاد در رفتارهای تکراری و محدود شده.
تشخیص های اختلال طیف اوتیسم “همراه با نواقض ذهنی” یا اختلال طیف اوتیسم “بدون نواقص ذهنی”(1)
آیتم های تشخیصی
آیتم های مشخص کننده شدت ( مراجعه شود به جدول 2) معمولا برای توصیف مختصر علائم فعلی استفاده می شود ( در برخی موارد ممکن است کمتر از سطح 1 باشند) ، توجه داشته باشید که شدت ممکن است بر اساس محتوا با گذشت زمان نوسان کند.
شدت مشکلات ارتباط اجتماعی و محدود و همچنین رفتارهای محدود و تکراری باید بصورت جداگانه رتبه بندی شود.
دسته بندی های شدت توصیفی نباید برای تعیین کارآمدی خدمات ارائه شده استفاده شوند. این موضوع به این معنی است که صلاحیت خدماتی که به فرد دچار اختلال طیف اوتیسم ارائه می شود ربطی به شدت آن ندارد و هر فرد باید خدمات مخصوص به خودش را دریافت کند.
این دسته بندی های شدت توصیفی فقط در سطح فردی (یعنی برای هر فرد با شرایط خاص) استفاده می شوند و از طریق بحث درمورد
الویت ها و اهداف متناسب با آن شخص تهیه می شوند.
با توجه به آیتم های تشخیصی، با نواقص ذهنی همراه یا بدون آن، دانستن مشخصات ذهنی کودک یا بزرگسال با اختلال طیف اوتیسم برای تفسیر ویژگی های تشخیصی، لازم و ضروری است. ارزیابی جداگانه مهارت های کلامی و غیرکلامی نیز لازم و ضروری است.
برای مثال آزمون های غیرکلامی برای ارزیابی توانایی شخص با مهارت های زبانی محدود استفاده می شود. (1)
جدول 2 : سطوح شدت اختلال طیف اوتیسم (1)
سطح شدت
مهارت های ارتباطی
رفتارهای تکراری و محدود شده
سطح3 : نیاز به مراقبت بسیار زیاد
_ نواقص شدید در مهارت های ارتباطی_اجتماعی کلامی و غیرکلامی که به نواقص شدید در عملکرد منجر شده اند.
_ محدودیت شدید در شروع تعاملات اجتماعی
و پاسخ های خیلی کم به رفتارهای اجتماعی که از طرف دیگران شروع می شود.
برای مثال یک شخص با کلمات قابل فهم گفتاری خیلی کم که به ندرت آغازگر تعاملات اجتماعی نیز هستند، هنگامی که میخواهد به تعاملات اجتماعی پاسخ بدهد، از روش های غیر معمول استفاده
می کند یا فقط به رفتارهای اجتماعی کاملا مشخص و مستقیم می تواند پاسخ دهد.
_ رفتارهای غیرقابل انعطاف
_ مشکلات بسیار شدیدی درکنارآمدن با تغییرات دارند.
_ هنگام رویارویی با تغییرات به سختی تقلید می کنند.
_ رفتارهای تکراری و محدود کاملا مشخص
در تمام حیطه های عملکردی مشخص
_ مشکلات شدید در تغییر توجه یا عملکرد
سطح2: نیاز به مراقبت های اساسی
_ نواقص مشخص در مهارت های کلامی و غیرکلامی
_ نواقص اجتماعی آشکار حتی با حمایت در آن مکان شروع محدود در تعاملات اجتماعی و پاسخ های غیرمعمول یا کم به آداب و رسومی که از طرف بقیه شروع می شود. برای مثال شخصی که با جملات ساده صحبت میکند کسی است که تعاملاتش تنها به علایق اجتماعی خیلی کم محدود شده و روابط غیرکلامی فردی مشخص و منحصر بفرد خودش
را دارد.
_ رفتارهای غیرقابل انعطاف
_ مشکلاتی در کنار آمدن با تغییرات دارند.
رفتارهای تکراری و محدود دیگر که به اندازه کافی آشکار هستند و دیگران به وضوح متوجه عجیب بودن این رفتارها
می شوند.
_ پریشانی دارند و در تغییرات توجه و تمرکز به مشکل بر می خورند.
سطح1: نیازمند به حمایت
_ بدون حمایت در مکان
_ نقص در ارتباطات اجتماعی که این امر منجر به نواقص قابل فهم می شود.
_ در شروع روابط اجتماعی مشکل دارند.
_ به درخواست های اجتماعی بقیه پاسخ های ناموفق
و غیر معمول می دهند که ممکن است باعث شود دیگران دوست نداشته باشند با او ارتباط بگیرند.
به عنوان مثال شخص می تواند با جملات کامل صحبت کند و در ارتباطات اجتماعی شرکت کند اما مکالمه های جابه جا دارد.
_ تلاش های آنان در دوست یابی منحصر بفرد است و معمولا در دوست یابی شکست می خورند.
رفتارهای غیرقابل انعطاف که باعث تداخل قابل توجهی در عملکرد یک یا چند زمینه می شوند.
مشکل در تغییر بین فعالیت ها
مشکل در سازمان دهی و برنامه ریزی که مانع استقلال فرد می شود.
علل اوتیسم:
حداکثر نیمی از افراد مبتلا به اوتیسم از نظر عملکردی غیرکلامی هستند. افراد مبتلا به اوتیسم که زبان کافی دارند انواع مختلفی از اختلالات ارتباطی را دارند. علاوه بر مشکلات ارتباطی ، کودکان و بزرگسالان مبتلا به اوتیسم دارای نقص در “تئوری ذهن” ، پردازش اطلاعات پیچیده ، انسجام مرکزی و عملکرد اجرایی هستند. این مشکلات شناختی توصیف حالات روحی ، تجربیات ذهنی و حتی تجربیات زندگی روزمره را برای افراد اوتیسم دشوار می کند. (2)
آمار شیوع اختلال اوتیسم:
پزشکان و محققان در بسیاری از نقاط جهان شاهد افزایش تعداد کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) برای ارزیابی ، تشخیص و درمان هستند. قویا مشاهده می شود که شیوع ASD افزایش یافته است. اما آیا این افزایش واقعی است ، یا فقط برداشت مبتنی بر تغییر دیدگاه های ما درباره اوتیسم است؟
در بیشتر تاریخ 60 ساله خود ، اوتیسم یک بیماری نادر در نظر گرفته شده است که شیوع آن تقریباً 4 در 10 هزار کودک است. با این حال ، مطالعات انجام شده در حدود 10 سال گذشته نشان می دهد که این یک غفلت بزرگ بوده است. ارقام فعلی بسته به مکان ، زمان ، کشور و جمعیتی که از آن تخمین زده شده است از 4 تا تقریباً 60 در هر 10000 کودک متفاوت است. شورای تحقیقات پزشکی انگلیس به طور متوسط میزان شیوع 1 در هر 1000 کودک برای اختلال اوتیسم و 2.5 در 10000 کودک در سندرم آسپرگر در سال 2000 گزارش کرد. اختلافات ملی وجود دارد ، بالاترین نرخ اخیراً از ژاپن گزارش شده است (M. Tomita ، داده های منتشر نشده ، 1998) ، سوئد ، ایالات متحده آمریکا و انگلیس. در مقابل این شواهد ، آیا باید باور کنیم که شیوع ASD واقعاً در حال افزایش است و در نتیجه ، ما باید تلاش خود را برای شناسایی علل و افزایش خدمات دوچندان کنیم؟
آیا باید نگران باشیم که مسمومیت های محیطی ممکن است در افزایش ASD تأثیرگذار باشد ، به عنوان مثال ، در ادعاهای اخیر مبنی بر اینکه ایمن سازی از سرخک ، اوریون و سرخچه (MMR) ممکن است باعث ایجاد بیشتر اوتیسم شود؟
اینکه ما شاهد موارد بالینی بیشتری هستیم ، مورد بحث نیست بلکه این نشان دهنده افزایش میزان شیوع است و این موضوع سوال برانگیزتر است. تعدادی دلایل احتمالی برای افزایش احتمالی تعداد وجود دارد.
پزشکان و محققان در بسیاری از نقاط جهان شاهد افزایش تعداد کودکان مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم (ASD) برای ارزیابی ، تشخیص و درمان هستند.
قویا مشاهده می شود که شیوع ASD افزایش یافته است. اما آیا این افزایش واقعی است ، یا فقط برداشت مبتنی بر تغییر دیدگاه های ما درباره اوتیسم است؟
در بیشتر تاریخ 60 ساله خود ، اوتیسم یک بیماری نادر در نظر گرفته شده است که شیوع آن تقریباً 4 در 10 هزار کودک است. با این حال ، مطالعات انجام شده در حدود 10 سال گذشته نشان می دهد که این یک غفلت بزرگ بوده است. ارقام فعلی بسته به مکان ، زمان ، کشور و جمعیتی که از آن تخمین زده شده است از 4 تا تقریباً 60 در هر 10000 کودک متفاوت است. شورای تحقیقات پزشکی انگلیس به طور متوسط میزان شیوع 1 در هر 1000 کودک برای اختلال اوتیسم و 2.5 در 10000 کودک در سندرم آسپرگر در سال 2000 گزارش کرد. اختلافات ملی وجود دارد ، بالاترین نرخ اخیراً از ژاپن گزارش شده است (M. Tomita ، داده های منتشر نشده ، 1998) ، سوئد ، ایالات متحده آمریکا و انگلیس. در مقابل این شواهد ، آیا باید باور کنیم که شیوع ASD واقعاً در حال افزایش است و در نتیجه ، ما باید تلاش خود را برای شناسایی علل و افزایش خدمات دوچندان کنیم؟
آیا باید نگران باشیم که مسمومیت های محیطی ممکن است در افزایش ASD تأثیرگذار باشد ، به عنوان مثال ، در ادعاهای اخیر مبنی بر اینکه ایمن سازی از سرخک ، اوریون و سرخچه (MMR) ممکن است “باعث” ایجاد بیشتر اوتیسم شود؟
اینکه ما شاهد موارد بالینی بیشتری هستیم ، مورد بحث نیست بلکه این نشان دهنده افزایش میزان شیوع است و این موضوع سوال برانگیزتر است. تعدادی دلایل احتمالی برای افزایش احتمالی تعداد وجود دارد.(3)
نقش کاردرمانی در بهبود طیف اوتیسم:
کاردرمانی (OT) به افراد کمک می کند تا روی مهارت های شناختی ، جسمی ، اجتماعی و حرکتی کار کنند. هدف بهبود مهارتهای روزمره است که به افراد امکان می دهد استقلال بیشتری پیدا کنند و در فعالیتهای گسترده ای شرکت کنند. برای افراد مبتلا به اوتیسم ، برنامه های کاردرمانی اغلب بر مهارت های بازی ، استراتژی های یادگیری و مراقبت از خود تمرکز دارند. استراتژی های کاردرمانی همچنین می توانند به مدیریت مسائل حسی کمک کنند.
کاردرمانگر با ارزیابی سطح توانایی فعلی فرد کار خود را شروع می کند. این ارزیابی چندین زمینه را بررسی می کند ، از جمله چگونگی عملکرد فرد در:
یادگیری
بازی
اهمیت دادن به خود
برقراری ارتباط با محیط
این ارزیابی همچنین موانعی را که فرد را از شرکت در هر نوع فعالیت روزمره باز می دارد ، شناسایی می کند. بر اساس این ارزیابی ، درمانگر اهداف و استراتژی هایی را ایجاد می کند که به فرد امکان می دهد مهارت های اصلی را کار کند.
برخی از نمونه های اهداف مشترک عبارتند از:
مستقل لباس پوشیدن
غذا خوردن
آراستن
استفاده از حمام
مهارت های حرکتی ظریف مانند نوشتن ، رنگ آمیزی و برش با قیچی
کاردرمانی معمولاً شامل جلسات نیم ساعته تا یک ساعته است. تعداد جلسات در هفته بر اساس نیازهای فردی است.
کمک در درمان مشکلات پردازش حسی: حدود ۶۰-۷۰ درصد از کودکان دارای اوتیسم، مشکلات پردازش حسی دارند. آنها ممکن است صداهای محیط را بیش از حد نرمال درک کنند و یا صداهایی که باید به آن توجه کنند را نادیده بگیرند. ممکن از در آغوش کشیده شدن متنفر باشند و اذیت شوند و یا اقدام به خودآزاری کنند. ممکن است بسیار منفعل و ساکن باشند و از حرکت اجتناب کنند و یا بشدت پر جنب و جوش بوده و کلیشه هایی نظیر دور خود چرخیدن داشته باشند.کار درمانگران در ارزیابی و درمان این مشکلات نقش بارزی ایفا میکنند. ممکن است یک درمانگر علاوه بر جلسات درمانی، رژیم حسی ویژه ای را برای کودک در نظر گرفته و جهت اجرای آن در خانه و مدرسه اقدام به آموزش والدین و مربیان کند.
بهبود مهارت های اجتماعی: یکی از نقایص بارز در کودکان دارای اوتیسم، مشکل در برقراری مهارت های اجتماعی است. وظیفه کار درمانگران در بهبود این مورد آموزش مهارت های روزمره زندگی پایه (BADL) نظیر غذا خوردن، توالت رفتن، پوشیدن و در آوردن لباس، شانه کردن موها و آموزش مهارت های روزمره زندگی(IADL) نظیر آموزش تعاملات بین فردی، استفاده از امکانات عمومی نظیر اتوبوس، تلفن و آموزش مهارت های جرأت ورزی و … می باشد.
توانبخشی شناختی: از دیگر مشکلات کودکان دارای اختلال اوتیسم مشکل در توجه، تمرکز، توانایی درک احساسات، اهداف و نقطه نظرات دیگران، عملکردهای اجرایی سطوح بالا نظیر قضاوت، محاسبات، برنامه ریزی و یادگیری علوم پایه متناسب با سن کودک می باشد.کار درمانی ذهنی نقش بسزایی در بهبود این اختلالات دارد.
بازی درمانی: معمولاً کودکان دارای اختلال اوتیسم از لحاظ رشد بازی کمتر از سن تقویمی خود هستند. آنها معمولا یا علاقه ای به استفاده از اسباب بازیها ندارند و یا اگر علاقمند باشند از اسباب بازیها متناسب با هدف کارکردی آنها استفاده نمی کنند. مثلا کودکی فقط به ماشین علاقه دارد و صرفاً با انگشتانش چرخ ماشین را می چرخاند. بازیهای گروهی در این کودکان به ندرت به چشم می خورد و بازی های نمادین یا وجود ندارد و یا با تاخیر بسیار زیادی شروع می شود. از آنجایی که بازی تاثیر بسزایی در رشد شناختی، هیجانی، اجتماعی، درکی و حرکت کودک دارد، کار درمانگران بازیهای متناسب با سن و شرایط کودک را تسهیل می کنند.
رفتار درمانی: از آنجایی که ارتباط با کودک مستلزم آگاهی به علم رفتاردرمانی است، کار درمانگران در طول دوره کارشناسی آموزش های لازم را در این رابطه می بینند و در صورت بروز مشکلات رفتاری در طی جلسه ی درمانی هم تکنیک های صحیح را بکار می برند و هم آموزش های لازم را به والدین می دهند.
کار درمانی جسمی حرکتی: از جمله مشکلات جسمی حرکتی شایع در بین کودکان دارای اختلال اوتیسم، مشکل هماهنگی حرکتی، تعادل و مهارت های حرکتی ظریف است که کار درمانگران با توجه به آموزش های تخصصی که داشته اند می تواند نقش بسزایی در درمان و بهبود این مشکلات داشته باشند.
مداخلات برای حیطه های مختلف کاری:
فعالیتهای روزمره زندگی و فعالیت های کارساز روزمره زندگی: کودکان اختلال طیف اوتیسم میتوانند از استراتژیهای رفتاری، شناختی، حرکتی و حسی برای بهبود تواناییشان در انجام مستقل فعالیتهای روزمره زندگی و فعالیتهای کارساز روزمره زندگی بهره ببرند. به علاوه خانوادهها با استفاده از مشاوره کاردرمانگران، با استفاده از ساختار و روتینهای خاص به کودکانشان در انجام موفقیت آمیز این فعالیتها کمک میکنند.
تحصیل: اختلال طیف اوتیسم اغلب تاثیر ناخوشایندی بر عملکرد تحصیلی کودک دارد، گرچه این کودکان به محیطهای آموزشی که توسط کادرمانگران مطابق با نیازهای فردی کودکان تطابق داده شده باشد، پاسخ خوبی نشان میدهند. تطابقات ممکن است به شکل تغییرات آموزشی، حمایت دیداری، حمایتهای تکنولوژیکی، حمایتهای رفتاری، حمایتها و داستانهای اجتماعی، تطابقات و استراتژیهای حسی یا حمایتهای انگیزشی باشد. گرچه معلمان مسئول محتوای آموزشی هستند، کاردرمانگران با استفاده از آنالیز فعالیت اطلاعات ارزشمندی را درباره تطابقات مورد نیاز برای کمک به معلم و حمایت دانش آموز بدست میآورند.
بازی: بازی و تقلید حیطههای اصلی دچار اختلال در اختلال طیف اوتیسم به شمار میروند. روشهای مداخلاتی زیادی مثل floortime(DIR) ، یکپارچگی حسی برای تسهیل بازی توسط کاردرمانگران بکار گرفته میشود. همچنین مدل سازی ویدئویی تاثیر مثبتی بر افزایش بازی و برهمکنش با دیگران، شروع بازی، بازی تظاهری متقابل و استقلال در بازی با اسباب بازیها دارد. براساس نتایج بسیاری از مطالعات انجام شده به روش تک نمونهای، مداخله به واسطه همتایان، آموزش تقلید متقابل و به خصوص مدل گروههای بازی یکپارچه تاثیر چشم گیری بر مهارتهای بازی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد. کاردرمانگران در درمان اختلالات بازی از مدالیتهها و استراتژیهای مختلفی مختلفی استفاده میکنند. این کودکان نسبت به روشهای تقلیدی بهترین پاسخ را نشان میدهند.
خواب: کاردرمانگران از ترکیب استراتژیهای رفتاری و حسی برای حل مشکلات خواب کودکان اختلال طیف اوتیسم که روتینهای خواب نامنظم دارند استفاده میکنند.
ایمنی: کاردرمانگران با استفاده از روشهای حل مساله، آنالیز فعالیت و با استفاده از تکنولوژیهای روز دنیا، به خانوادهها کمک میکنند از عهده مشکلاتی مثل فرار کودک از خانه و سایر مسائل مرتبط با ایمنی کودک بربیایند.
تطابق و خودکارآمدی: یکی از نقشهای مهم کاردرمانگرانی که با کودکان اختلال طیف اوتیسم و خانوادههایشان کار میکنند، کمک به خانواده برای تطابق با اختلال
طیف اوتیسم است. از رایجترین مدلهای تطابقی مورد استفاده در طی ۲۰ سال اخیر مدل تراکنشی است.
1. Diagnostic and statistical manual of mental disorders : DSM-5. American Psychiatric A, American Psychiatric Association DSMTF, editors. Arlington, VA: American Psychiatric Association; 2013.
2. Leyfer OT, Folstein SE, Bacalman S, Davis NO, Dinh E, Morgan J, et al. Comorbid psychiatric disorders in children with autism: interview development and rates of disorders. Journal of autism and developmental disorders. 2006;36(7):849-61.
3. Prior M. Is there an increase in the prevalence of autism spectrum disorders? Journal of paediatrics and child health. 2003;39(2):81-2.